افراطی گرایی و تفکر تک بُعدی ، قدرتِ براندازی و نابودیِ بنیادِ هر مکتب فکری را دارد و بیتردید آسیب چنین رفتاری ، خودی و غیرخودی نمیشناسد. چه این افراط گرایی فردی باشد و چه در قالب یک نظام سیاسی خود را نشان دهد.
جایی که باور یا عقیده وجود داشته باشد یقینا انحراف از آن باور یا عقیده به مثابه ی افراط و یا تفریط آشکار خواهد شد. به وضوح ، قفس ذهنیِ ساخته شده مؤثر از باورهای افراطی مانند تعصب های مختلف ، نه تنها لطمات جسمی و روحی برای شخص به همراه خواهد داشت بلکه در مقیاس بزرگتر ، آسیب های جدی و اساسی به حقوق ذاتی و شهروندی مردمِ یک جامعه وارد می کند.
خرافات: مرحوم دهخدا و دکتر معین در معنای کلمه ی خرافه نوشته اند: عادت و عقیدتی بیرون از مبنای عقل و ناسازگار با آموزه ها و موازین شرع و عرف. خرافه ، برخلاف باور عموم، به تحصیلات و طبقه اجتماعی ربط چندانی ندارد. محیط زندگی به مانند روستا یا شهر، برای قبول یا ردّ آن تاثیر نمیگذارد. نشانة سنتگرایی و تعارض با دنیای مدرن هم نیست. در نتیجه ، خطرش همه را تهدید میکند. حتی آنها که انکارش میکنند، اگر در خلوت کمی بیاندیشند، میپذیرند که اندکی به این بیماری مبتلا هستند.نشانه های وجود یک اجتماع متعصب و خرافی کدامند ؟
اگر در جامعه و محیطی زندگی می کنیم که توهّم و خیال در فرهنگ آن از جایگاه خاصی برخوردار شده و از طریق خانواده ، نسل به نسل به دیگران منتقل می شود، این جامعه خرافی و دچار باورهای افراطی شده است. اگر در چنین فضای پر ابهامی زندگی کنیم طبیعی خواهد بود که برای رفع مشکلات خود به رمال، فالگیر و خرافه پرست مراجعه کنیم.
جهل و نادانی از تاریخِ طولانی تر و عمیق تری نسبت به دانش و آگاهی بر خوردار است . چرا که همیشه نادانی ، بسترساز و زمینه ساز دانایی بوده و بنابراین طبیعی است که از عمر بیشتری برخوردار باشد.
هر چه بیراهه ها و باورهای غیر واقعی در یک جامعه زیاد و زیادتر شود، نشانه هایی از سمت و سوی آن جامعه به طرف «باورهای افراطی یا تعصب» و همچنین «خرافه پرستی» بیشتر می شود. ضمن آنکه محیطهای «خشن و مستبد» اعم از خانواده و یا جامعه استعداد زیادی در ایجاد تعصب و خرافه پرستی دارند. در چنین جامعه ای نه تنها دروغگویی، ریاکاری و قدرت استعماری رشد می یابد، بلکه خلافکاری، انحراف و آسیب های فرهنگی و اجتماعی پررنگ تر میشود …
گرایشات و فعالیت های علمی کم رنگتر می شود.
توجه به ظواهر قضیه بیشتر میشود.
بیماری های روحی و روانی و به ویژه افسردگی ها رشد پیدا می کند.
گذشتهنگری و به امید آینده نشستن بیشتر می شود.
خودفریبی و دگر فریبی به شدت رشد پیدا میکند.
تعادل و توازن اجتماعی به هم می خورد.
شادابی عمیق و واقعی بسیار اندک خواهد شد.
حال با طرح چند پرسش، به مقایسة مطالب فوق با وضعیت کنونی جامعه ی ایران، می پردازیم.
- چند وقت است که ایران دچار سوء مدیریت و ناهماهنگی نهادهای پایه شده است ؟
- چند وقت است که عموم شهروندان ایران از شَعَفِ خاطر و آرامشِ روحی دور مانده اند ؟
- چقدر از دید و بازدیدها و انسجامِ عاطفی خانوادگی فاصله گرفته اند ؟
- سطح اقتصادی عموم خانواده های ایرانی چگونه است ؟
- گرایش به کسب آگاهی و انگیزه ی علم اندوزی به چه میزان است ؟
- نوجوانان و جوانان در ایران چه آینده ای را برای خود متصورند ؟
- سن ازدواج و طلاق با استانداردهای زیستی همخوانی دارد ؟
- و نهایتاً امید به زندگی در بین مردم چگونه است ؟
اگر جواب به این سوالات منفی باشد ، متاسفانه کشور ما ایران مصداق یک جامعه ی منحرف است که فاصله ی زیادی با دستیابی به اهداف و آرمان های فردی و اجتماعی دارد.
محورهای اصلی در شکل گیری این جامعه ی منحرف، اعتقادات فردی و اجتماعی و سطح آگاهی افراد آن جامعه است.
راهکارهای مقابله با باورهای افراطی و خرافات:
– در مبحث اعتقادات فردی و اجتماعی، هیچ چیز مهمتر و بنیادی تر از موضوع تربیت، پرورش و فضای خانواده نیست. اینجاست که نقش آموزش به کودکان پُر اهمیّت تر از قبل احساس می شود.
اگر با این رویه به صورت واقعگرایانه و علمی برخورد شود، بسیاری از تَبَعاتِ نامبرده شکل نخواهد گرفت. در پی بهبودِ وضعیت فکری، اجتماعی و دیدگاهی، باورهای غلط و نادرست رو به کاستی گذاشته و حرکت در راستای شناخت واقعیت ها بهتر و دقیق تر خواهد شد.
– در خصوص میزان آگاهی به ویژه اطلاع داشتن و بی اطلاعی از مباحث مذهبی و دینی، از جمله اساسیترین مواردی است که باید به آن توجه عمیق و همه جانبه داشت.
به این دلیل که دین و مذهب بر خلاف گذشته که چراغ هدایت و راه نجات بود ، در جوامع امروزی بیشتر به راه باریک، لغزان و پرخطری تبدیل شده است و می طلبد که پیروان آن بسیار هوشمندانه عمل کنند و در یک کلام بتوانند با روزگار پیرامون، خود را وفق دهند.
نتیجه گیری:
برای برچیدن بساط جامعه ی منحرف، چاره ای جز سوق دادن جامعه به سوی تفکر و استدلال وجود ندارد، چون همین تفکر و استدلال است که موجب شکل گیری علم، دانش و منطق می گردد. امروزه نگاه گذرا به گذشته و نگاه عمیق به آینده منطقی به نظر می رسد.
متأثر از حقوق ذاتی هر انسان، بحث باور و عقیده کاملا امری شخصی تلقی می شود و نظام های برقرار در کشورهای پیشرفته تلفیق بسیار کمتری با دین و مذهب دارند.
بطور مثال اگر فردی به دین و مذهبی خاص گرایش داشت و به بیراهه ی افراط و خرافات کشیده شد، لطماتی برای خود و اطراف خود خواهد داشت. حال اگر یک نظام سیاسی با عَلَمِ دین و مذهب برقرار باشد و به بیراهه ی افراط و خرافات کشیده شود، تصوّر ایجاد یک جامعه ی راکد و ناامید در کنار یک استعمار خطرناک دور از ذهن نیست.
چرا که همراهی دین با سیاست مطابق با رویکردهای شان همواره جز ذهن های بسته و محدود برای اعضای تشکیل دهنده ی آن نظام سیاسی و در قِبَلِ افراد آن اجتماع نخواهد داشت. در نهایت، راه مقابله با استعمار فکریِ افراد، رساندن آگاهی در خصوص حقوق فردی و اجتماعی آنان است.
امیدوارم که سرزمین من ایران از دروغ، خشکسالی و گزندِ دشمنان پاکسازی شود.
کرونا و ملایان و دولتمردان
وحید حسن زاده ابراهیمی
آخوند محمود هاشمی مجد، موسس و تولیت مدرسه علمیه باقرالعلوم تهران هم مُرد.مدیر مدرسه علمیه باقرالعلوم در گفتگو با خبرگزاری «حوزه» با تایید این خبر، گفت: آیت الله هاشمی مجد مبتلا به بیماری کرونا نبود و در اثر عارضه قلبی دارفانی را وداع گفت.
اسامی برخی آخوندهای حکومتی تلف شده بر اثر کرونا:
آیت الله بطحائی گلپایگانی عضو مجلس خبرگان رهبری
آخوند خلفی، معاون قضایی قوه قضاییه
آخوند جمال خلیلیان، استاد اقتصاد و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی خمینی قم
آخوند حبیبی، عضو شورای عالی حوزههای استان تهران
آخوند احمد خسروی، مسئول روابط عمومی مدارس صدرا
بلایی که به جان سپاه پاسداران افتاده است
یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست داد. به گزارش خبرگزاری تسنیم، سردار امیر رامخو، سابقه حضور در سوریه را نیز داشته است.
همچنین پاسدار حبیب برزگری از بنیانگذاران سپاه پاسداران در شهرستان میبد در استان یزد بهدلیل ابتلا به کرونا مُرد.
تاکنون چندین فرمانده سپاه پاسداران از جمله ناصر شعبانی، محمود پلارک، فرزاد بر اثر این بیماری جان باخته اند.
گفته میشود سرهنگ فرهاد دبیریان از اعضای سپاه پاسداران نیز بر اثر کرونا در سوریه مرده است.
سرهنگ پاسدار جاوید مهری سرکردهٔ نیروی سرکوبگر انتظامی اسفراین در استان خراسان شمالی بر اثر ابتلا به کرونا مُرد.
کرونا به خبرگزاری سپاه رسید
پاسدار عبدالله سیداحمدی زاویه، از سردبیران خبرگزاری فارس، روز دوشنبه و در پی ابتلا به کووید-۱۹ در بیمارستان بقیهالله تهران درگذشت.
وی سابقه کار در روزنامههایی مانند “رسالت”، “جام جم” و “جوان” را داشت و بیش از ۱۵ سال با خبرگزاری فارس همکاری کرد.
همزمان رئیس خبرگزاری صداوسیمای خامنه ای در پیامی توییتری از ابتلای ۱۹ تن از خبرنگاران صداوسیما به ویروس کرونا خبر داد.
نمایندگان مجلس خامنه ای در صف مرگ کرونایی
علی لاریجانی از ابتلای تعداد زیادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به کرونا خبر داد
رئیس مجلس شورای اسلامی از مثبت شدن تست کرونای تعداد زیادی از نمایندگان خبر داد و اعلام کرد به همین دلیل وزیر بهداشت نامهای به مجلس نوشت و خواستار عدم تشکیل جلسات مجلس شد.
پیش تر اعلام شده بود که چند نماینده مجلس آلوده به ویروس کرونا هستند و از جمله حال نماینده قم، بسیار بد است.
به گزارش رسانه های حکومتی، این نماینده پس از آنکه ویروس را به تعداد دیگر از همکارانش منتقل کرد، به دلیل نامساعد بودن حالش، مجبور به ترک مجلس شد و پس از آن صندلی او ضدعفونی شد. با این حال این نماینده ابتلای خود به کرونا را رد کرده و در واکنش به ضدعفونی کردن صندلیاش در مجلس نیز گفته بود: غلط کردند همچین کاری کردند. اشتباه کردند، به من چه مربوط است.
عضو موتلفه اسلامی رانت خواران هم مُرد
ابوالقاسم شفیعی فعال اقتصادی و رییس خانه سنگ شب گذشته بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.او موتلفهای و از دوستان نزدیک حبیبالله عسگراولادی بود. ابتدای انقلاب در شهرری زندگی میکرد و هرجا حبیبالله حضور داشت، او هم مسولیتی مییافت. چندین سال معاون معدنی کمیته امداد امام خمینی بود و در این معاونت مسولیت اداره معادن مصادره شده و واگذار شده به کمیته را در دست داشت.
قبلتر فرمانده سپاه شهرری و مدتی پیشتر فرماندار زرین شهر بود.در ابتدای دهه هفتاد، از کمیته جدا و وارد معدنداری شد. با روابط حاصل از دوران کمیته امداد، به یکی از بزرگترین معدنداران ایران تبدیل شد. خانهاش از شهرری به شمال شهرتهران آمد و دفتر کارش به ولنجک و یک خانه ویلایی رسید.
مسئول حوزه علمیه خواهران هم مُرد
معاون مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران بر اثر ابتلای به ویروس کرونا امروز درگذشت.
به گزارش ایرنا، خانم داودی همچنین مدرس حوزه علمیه خواهران و مدیرکل سابق تحصیلات تکمیلی مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران بود.
این در حالیست که شماری از کاربران ایرانی نوشته اند هیچگاه آرزوی مرگ کسی را نکرده ایم اما عاملین ورود این ویروس و قصور در گسترش این بیماری را به کرونا می سپاریم.
آیت الله عضو مجلس خبرگان هم مُرد
به گزارش رسانه های حکومتی، آیت الله بطحائی گلپایگانی نماینده تهران در مجلس خبرگان رهبری در بیمارستان شهید بهشتی قم بستری بود که سحرگاه امروز درگذشت.
به گزارش مرکز خبر حوزه، آن مرحوم دو روز پیش به دلیل بیماری کرونا در بخش مراقبتهای بیمارستان بستری شدهبود.
ویروس کرونا تاکنون جان بسیاری از آخوندها و سرکردکان سپاه پاسداران را گرفته و خیلی از آنها هم به آن مبتلا شده اند. از جمله آخوند هادی غفار به ویروس کرونا مبتلا شده و در بیمارستان بستری است.
یکی از سرکردکان سپاه ثارالله هم مُرد
به گزارش خبرگزاری تسنیم، پاسدار ناصر شعبانی از فرماندهان باسابقه سپاه پاسداران امروز بر اثر ابتلا به بیماری کرونا درگذشت.
این خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران نوشت: سرتیپ پاسدار ناصر شعبانی یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران با سابقهای بیش از ۳۷ سال در سپاه پاسداران بود. او ردههای مختلفی از فرماندهی در سپاه از سطح فرمانده سپاه شهری تا فرماندهی لشکر و سپاه استانی و منطقهای را طی کرده و در قرارگاه ثارالله تهران نیز مسئولیت داشت.
گفتنی است پاسدار شعبانی چندی پیش در مصاحبه ای گفته بود: ما به برادران یمنی گفتیم دوتا نفتکش سعودیها را بزنید و زدند.
کرونا یقه مشاور خامنهای را هم گرفت
به گزارش رسانه های حکومتی، علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی در امور روابط خارجی، به احتمال قوی کرونا گرفته و قرنطینه خانگی شده است.
این منابع گزارش دادند: روز گذشته با ظهور علائم خفیف بنا به نظر پزشکان تست کرونا بر روی ولایتی انجام شد که نشانههای بروز آن در وی مشهود بود.
این در حالی است که در شبکههای اجتماعی انتقادهای شدیدی نسبت به وضعیت اسفناک بیمارستان مسیح دانشوری شده که ولایتی رئیس آن است.
چند روز پیش معاون سابق وزارت بهداشت، درباره وضعیت این بیمارستان در توئیتی نوشته بود: آقای دکتر ولایتی! سیستم اکسیژن سانترال بیمارستان مسیح دانشوری خراب است و اکسیژنرسانی به بیماران کرونایی بستری در آی سی یو مختل شده است. استفاده از کپسولهای اکسیژن هم نیاز به فشارشکن دارد که بیمارستان فاقد آن است. بیماران را دریابید!
یک کاربر توییتر نوشته است: کدوم ولایتی؟؟ ولایتی رییس بیمارستان مسیح؟ یا ولایتی رییس دانشگاه آزاد؟ یا ولایتی رییس مرکز بیماریهای عفونی؟ یا ولایتی رییس انجمن اسلامی پزشکان؟ یا ولایتی دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی؟؟؟ یا ولایتی….
یکی از نزدیکان خامنهای بر اثر کرونا مُرد
به گزارش صداوسیمای جمهوری اسلامی، سید محمد علوی تبار از نزدیکان خامنه ای بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت. همچنین حسین محمدی، معاون بررسی و از اعضای کلیدی دفتر خامنهای به کرونا مبتلا شده است.
این در حالیست که بنا به گزارشها، خامنه ای عملا در قرنطینه به سر می برد و تقریبا تمام ملاقات هایش لغو شده است. رهبر جمهوری اسلامی که به خاطر نمایش انتخاباتی دوم اسفندماه، همه هشدارها را به هیچ گرفت و ملتی را به قربانگاه کرونا برد و بعد هم گفت: این موضوع را خیلی هم بزرگش نکنیم، به حفظ جان خودش که رسید، سفر و سخنرانی سالانهاش در مشهد را لغو کرد.
با گسترش بسیار نگران کننده کورونا در ایران، محافل خبری گفتند که اقدامات احتیاطی در بیت رهبری شدت بیشتری گرفته و خامنه ای عملا به حال قرنطینه در آمده و تنها افراد معدودی از دستیاران و نزدیکان او اجازه دارند وارد اتاق محل حضور او شوند. به گفته ناظران، اگر خامنه ای به کورونا مبتلا شود، امکان زنده ماندن او بسیار ضعیف خواهد بود. زیرا بیشتر قربانیان کورونا افراد سالخورده و کسانی هستند که سابقه بیماری های مزمن دارند.
به گزارش رادیو پیام اسرائیل، آن چه امروز موجب تقویت این شایعات گردید، انتشار خبر باطل کردن نطق نوروزی خامنه ای در مشهد بود که اکنون چندین سال است با آغاز سال جدید، از مشهد پخش می شود. علت ظاهری این تصمیم آن است که بیت رهبری نمی خواهد در چنین همایشی، افراد به کورونا مبتلا شوند. ولی آشنایان امور می گویند که این تصمیم بخشی از تدابیری است که به عنوان قرنطینه خامنه ای و محافظت از جان او اتخاذ شده است.
بر اثر کرونا مُرده می گویند عارضه قلبی!
سخنگوی سپاه کربلا مازندران گفت: فرمانده سپاه فریدونکنار عصر روز دوشنبه ۱۹ اسفند ماه به دیار باقی شتافت.
وی با تایید این خبر اظهار کرد: علت فوت سرهنگ عبدالله جعفرزاده فرمانده سپاه فریدونکنار عارضه قلبی بوده است.
این در حالیست که روز گذشته اعلام شد که معاون پیشین اداره سیاسی سپاه پاسداران بر اثر ابتلا به کروناویروس درگذشته است.
فرزاد تذری از بنیانگذاران هفته نامه صبح صادق روز دوشنیه، 19 اسفند در پی دچار شدن به بیماری کووید – 19 در بیمارستان بقیه الله تهران جان باخت.
شایان گفتن است که وی یکی از مسئولان پیشین اداره سیاسی سپاه پاسداران بود و مدتی را هم در اطلاعات این سازمان مشغول به فعالیت بود.در ادامه تلف شدن مقامات و مهرههای حکومتی، آخوند رضا مدرسی و شیخرضا محمدی لنگرودی امام جمعه سابق لنگرود به دلیل ابتلا به کرونا مردند.
همچنین آخوند اکبر دهقان از اساتید تفسیر حوزه علمیه قم در یکی از بیمارستان های شهر قم بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت. وی از آخوندهای افراطی حوزه بود و مخالف قرنطینه قم بود.
نماینده منتخب خامنه ای در مجلس یازدهم هم روز شنبه بر اثر ابتلا به کرونا در یکی از بیمارستانهای ایران مُرد
به گزارش ایرنا، فاطمه رهبر عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی دقایقی پیش در یکی از بیمارستانهای کشور دار فانی را وداع گفت.
وی که به دلیل بیماری کرونا در بیمارستان بستری بود، در ۱۵ اسفندماه به کما رفت.
پیش تر اعلام شبده بود که حسین شیخ الاسلام، سفیرسابق جمهوری اسلامی در سوریه و آخوند علی خلفی، معاون ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه و آخوند اکبر دهقان از حوزه علیمه قم نیز بر اثر ابتلا به کرونا درگذشتهاند.
منتشرشده در اخبار | دیدگاهها برای ملاها یا از کرونا میمیرند یا از ترس سکته می کنند!بسته هستند
نقش ماهان ایر در انتشار ویروس کرونا
علیرضا حجتی
فرار از پاسخگویی
استفاده نکردن از ماسک و دستکش برای تیم پرواز
قرنطینه مهماندار مبتلا در دوبی
فوت یکی از پرسنل ماهان بر اثر کرونا
اعمال فشار بر مهمانداران
حمل قطعات خودرو با هواپیمای مسافری ماهان بدون اجازه ترخیص!
برخی کارشناسان صنعت هوانوردی به مسائل دیگری هم اشاره میکنند که ماهیت این شرکت را با شائبه همراه میکند. به گفته یکی از کارشناسان: «اگر شرکت هواپیمایی ماهان، مسافربری است پس چرا بدون داشتن هیچ هواپیمای کارگویی انحصار حملونقل هوایی بزرگترین شریک تجاری ایران، چین را در دست دارد و اگر این ایرلاین کارگو (باری) است، چرا سوبسید حداقل ۹۰۰درصدی سوخت که برای کنترل قیمت بلیت مسافرتهای هوایی در نظر گرفته شده (و پروازهای کارگو از آن بیبهرهاند) به آن تعلق میگیرد؟».
شرق نوشت: «ماهان»؛ اینروزها حتی به طعنه در تاکسیها هم مقصر اصلی ورود کرونا به ایران شناخته میشود. باور عمومی آنقدر در این زمینه جدی است که حتی اظهارنظر وزیر بهداشت مبنی بر ورود تاجر قمی با پرواز غیرمستقیم به ایران، به پنهانکاری تعبیر میشود.
تداوم پروازهای شرکت هواپیمایی ماهان به چین بهویژه پرواز مستقیم به ووهان، آنقدر بر ملت گران تمام شد که خواهان لغو این پروازها شدند و در پی آن، سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرد پرواز رفتوبرگشت به چین از سوی این شرکت هواپیمایی، با مصوبه دولت به تعلیق درمیآید. باوجودی که علی ربیعی، سخنگوی دولت نیز از این مصوبه خبر داده بود، این مصوبه در بین مصوبات دولت پیدا نشد و این شائبه را ایجاد کرد که آیا چنین مصوبهای هرگز وجود داشت؟
یا اگر بود، چرا در پایگاه اطلاعرسانی دولت و در لابهلای مصوبات، مندرج نشد؟ شرکت هواپیمایی ماهان باوجوداین مصوبه ناشناخته، کماکان به پروازهای خود ادامه داد و حمید عربنژاد، مدیرعامل شرکت هواپیمایی ماهان با انتشار خبر تعلیق پروازها، دیدار با سفیر چین را در دستور کار خود قرار داد. چانگهوا، سفیر چین در توییتی با انتشار عکس مشترک، نوشت: «ایشان اعلام کردند که تمایل دارند همکاری با چین را ادامه دهند». این توییت در حالی است که وزیر بهداشت ایران هفته پیش گفته بود برای مقابله با شیوع ویروس کرونا در کشور، به پیشنهاد او و دستور اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری، از روز ۱۱ بهمن تمامی پروازها بین ایران و چین متوقف میشود. علاوه بر آنکه این ایرلاین در قالب ترانزیت، مسافران چینی را از مقصد استانبول و دوبی به ایران و سپس به چین منتقل میکرد.
فوت یکی از پرسنل ماهان بر اثر کرونا
اینهمه در حالی است که براساس آخرین اخباری که به «شرق» رسیده، یکی از پرسنل این شرکت در کترینگ سامان که متعلق به همین هواپیمایی است، بر اثر ابتلا به کووید ۱۹، درگذشت. ضروری است شرکت هواپیمایی ماهان هرچه سریعتر نسبت به این موارد روشنگری کند.
فرار از پاسخگویی
تمامی این پرسشها و بسیاری پرسشهای دیگر، در انتظار پاسخگویی شرکت هواپیمایی ماهان برای مدیریت این مجموعه ارسال شد. ارسال پرسشها در قالب ایمیلی برای روابط عمومی این مرکز فرستاده شد، اما «شرق» نهتنها پاسخی پس از یکهفته نیافت که در پاسخی عجیب از سوی روابط عمومی برای انتشار هرگونه مطلبی که مغایر با دیدگاه این ایرلاین باشد، تهدید به شکایت شد. در اینجا بهعنوان رسانهای که به نیابت از مردم، از مسئولان درخواست پاسخگویی دارد، از دادستان محترم کل کشور خواستاریم تا در قامت مدعیالعموم به مواردی که در این گزارش مطرح میشود، ورود کرده و به آنها رسیدگی کند.
حمل قطعات خودرو با هواپیمای مسافری ماهان بدون اجازه ترخیص!
با وجود این ضدونقیضها، پروازهایی با هواپیمای مسافری ایرباس ۳۴۰ با ادعای کمکهای بشردوستانه و پس از فشارهای بیشتر با ادعای واردات قطعات ضروری به کشور انجام شده است؛ ادعایی که البته با پیگیریها از گمرک چین زیر سؤال رفت. یکی از فعالان صنعت هوانوردی دراینباره میگوید: «یکی از دوستان بنده در سالهای متمادی، چارترکننده عمده کارگو پرواز گوانگژو به تهران، شرکت هواپیمایی ماهان است. چین با حدود کیلویی ۲۵ تا ۳۵ یوان Payload این پرواز را به سایر تجار که عمدتا در دوبی مستقر هستند، میفروشد. در تماسی که با او داشتم، اعلام کرد از ابتدای بحران کرونا در چین، حسب دستور مقامات گمرکی این کشور، تمام عملیات کارگو تجاری در فرودگاه گوانگژو (CAN) تعطیل است و این دقیقا زمانی بود که ماهان دائما این مسیر را با اسم این نوع عملیات ادامه میداد».
بر این اساس، گمرک چین از زمان اعمال محدودیتهای بیشتر برای کنترل شیوع ویروس کووید ۱۹ (کرونا)، قوانین سختگیرانهای را اعمال کرده و اجازه ترخیص به هیچ بار تجاری و خصوصا در ایام پروازهای تحت مجوز ماهان را صادر نکرد که همین اقدام هم صدای شرکت اپل را درآورد؛ چراکه برای ساخت موبایل بهشدت نیازمند قطعاتی بود که سفارش تولید آن را به چین داده بود. حال جای سؤال است که شرکت هواپیمایی ماهان، بیتوجه به هشدارها و نگرانیها از احتمال انتقال ویروس کرونا به کشور با استمرار پروازها، برای انتقال کدام قطعه ترخیص نشده، عازم چین شده بود؟
با رصد پروازهای ایرباس ۳۱۰ هواپیمایی ماهان به شماره رجیستر EP-MNX که برای انتقال دانشجوهای ایرانی در ووهان رفته بود، مشخص شد این هواپیما برخلاف ادعای عدم بهکارگیری در روتهای داخلی، بهکرات پروازهای مسافربری به مقاصدی نظیر بندر عسلویه، کرمان و … داشته که اولین آن پرواز تهران- بندر عسلویه در تاریخ ۱۸ فوریه (۲۹ بهمن) بوده است.
گندزدایی به شیوه «ماهان»
بر اساس اطلاعاتی که در سایت مرجع هوانوردی فلایت رادار ۲۴ بهعنوان مهمترین سایت رهگیری پروازها در جهان موجود است، در شرکت هواپیمایی ماهان از ۱۲ بهمن تا ۱۵ اسفندماه، ۳۴ پرواز بین ایران و چین انجام شده و این پروازها در مسیر شهرهای ووهان، شانگهای، پکن، گوانگژو و شنژن به صورت رفتوبرگشت انجام گرفته است. آنطور که بیان شده، این پروازها عموما باری بوده، البته در نظر داشته باشید پروازهای باری با هواپیمای مسافربری که امکان ضدعفونی کامل و استریل کردن اصولی را بنا بر ادعای برخی کارشناسان ندارند. قیاس شیوه گندزدایی از یکی از هواپیماهای این ایرلاین که در کرمان انجام گرفته بود و این روزها در بین کارشناسان صنعت هوایی دستبهدست میشود هم مزید بر علت شده تا سازوکار گندزدایی از این هواپیماها را که در مسیر چین قرار گرفته بودند، زیر سؤال ببرد.در فیلم منتشرشده، با امکانات اولیه بدون تخلیه کامل هواپیما از اقلام مازاد نظیر هدرستها و کارتهای اطلاعات پرواز، اقدام به ضدعفونی هواپیما شده بود. این در حالی است که حتی اگر نخواهیم با استانداردهای اروپایی به ماجرا نگاه کنیم، بر اساس شیوه گندزدایی هواپیماهای چینی، تمام بدنه هواپیما و داخل آن، با امکانات پیشرفته گندزدایی میشد و قیاس این دو، نگرانیهایی را از کارآمدبودن گندزدایی هواپیماهای ماهان به وجود آورده است.
استفاده نکردن از ماسک و دستکش برای تیم پرواز
اما این تنها موضوعی نیست که ذهن را به خود مشغول میکند. «شرق» در گفتگو با برخی مهماندارانی که در پروازهای مسیر چین در ماهان حضور داشتند، به نکات قابلتوجه دیگری دست یافت. مسئله آن است که تیم پرواز، بهویژه مهمانداران نهتنها از سوی این هواپیمایی قرنطینه نشدند که حتی امکان استفاده از دستکش و ماسک را در همان روزهای اولیه پروازها که به چین سفر میکردند و پروازهای دیگر، نداشتند و بنا بر اخباری که به گوش میرسد، تنها در پروازهای اخیر، امکان استفاده از دستکش به مهمانداران ماهان داده شده است. اینها در حالی است که در عکسهای منتشرشده از این شرکت هواپیمایی، پرسنل با لباس ایزوله به نمایش درآمدهاند.
قرنطینه مهماندار مبتلا در دوبی آیا قرنطینه گروه پروازی ماهان که به چین تردد داشتهاند به درستی رعایت شده است؟ و چه معیاری برای راستیآزمایی صحبتهای مدیران ماهان در این خصوص وجود دارد؟ این سؤالی است که حتی در بین فعالان این صنعت هم به چشم میخورد. یکی از مهمانداران سابق این هواپیمایی که به نمایندگی از سایر مهمانداران سخن میگوید، پاسخ این پرسش را میدهد: «تنها تدبیر لازم این بوده است که کروی پروازی، پس از اتمام پرواز ورودی به فرودگاه امام خمینی، مجاز به ورود به شرکت و واحدهای مربوطه نباشند و تا ۱۴ روز در منزل بمانند؛ موردی که از سوی ماهان رعایت نشد. پروازی که پیشتر به ووهان رفته بود، چندی بعد به دوبی رفت و پس از لندینگ در فرودگاه، توسط پرسنل فرودگاهی مقصد، تست سلامت انجام شد و در این میان مشخص شد جواب آزمایش یکی از مهمانداران (از ذکر نام معذوریم) و تعدادی از مسافران، مثبت بوده است».
این منبع آگاه ادامه میدهد: «متأسفانه بسیاری از مهمانداران به هر نحوی با پیام و تماس با من ارتباط گرفتند. نمیتوانند حرف بزنند، نمیگذارند که حرف بزنند. البته تعداد محدودی هم هستند که خود برای جایگاهی بهتر، برای این پروازها درخواست میکنند که تکلیفشان مشخص است». از او میپرسم آیا اجباری در همکاری مهمانداران در مسیر چین وجود داشته است؟ پاسخ میدهد: «طبق گفتههای خود مهمانداران، حدود ٢٠٠ نفر نپذیرفتند که به چین بروند که در نهایت وعدهووعید پاداش داده شد که فقط به خلبانان پرداخت شد. همان هواپیمای ووهان بعد از بازگشت از چین عازم عراق و سوریه برای بردن دانشجویان عراقی و سوری شد که در این مسیرها هم خلبانان پاداش دریافت کردند، اما مهمانداران خیر». جالب آنکه او در ادامه میگوید: «مهمانداران بعد از زمان استراحت، بلافاصله طبق برنامه باز هم به پرواز رفتند». اما چه پروازهایی؟
«مهمانداران ماهان، در تمامی مسیرها، بسته به الزامات شرکت؛ چه مسیر داخلی و چه خارجی، استفاده میشوند».
اعمال فشار بر مهمانداران عجیبتر آنکه پیرو پیگیریهای انجامشده در یکی از گروههای تلگرامی صنعت هوانوردی (خلبان عیسیخان اشتوداخ)، خبر رسید که شرکت هواپیمایی ماهان، نگران از اطلاعرسانی از سوی مهمانداران، بند محرمانگی را به قراردادهای آنها افزودهاند تا از این پس، امکان هرگونه درز اطلاعاتی را از عملکرد این شرکت هواپیمایی به بیرون سلب کند، درحالیکه کارشناسان معتقدند این اقدام برای اولینبار رخ داده و اصولا وجود چنین بندی در قراردادهای مهمانداران ضرورتی ندارد.
فرضیههایی درباره ماهان.
اما چرا این شرکت هواپیمایی با وجود اعلام تعلیق پروازها، کماکان در این مسیر تردد میکند؟ این سؤالی است جدی که پاسخهای متفاوتی تا به امروز به آن داده شده که به ایجاد چند فرضیه منجر میشود؛ نخست آنکه شرکت هواپیمایی ماهان بدون مجوز دست به هیچ اقدامی نمیزند. (چه مجوزی؟) دوم، احتمالا تنگناهای مالی این شرکت، موجب سرپیچی از قانون شده است. (چه تنگناهایی؟) سوم، ماهان نمیخواهد انحصار پروازها به چین را به دیگری (احتمالا ایرانایر بهعنوان نماینده دولت) واگذار کند و از میدان کنار برود و….
امیرحسین صراف، تحلیلگر صنعت هوانوردی، در گفتگو با «شرق»، به ادعای وجود تنگناهای مالی برای این شرکت، نقد وارد کرده است و میگوید: «حمل هوایی مواد اولیه صنایع دارو و خودروسازی کشور از سوی این شرکت، موردی است که باید به آن توجهی ویژه شود. این یعنی برخلاف اصول اولیه یک تجارت سالم، برای یک تولیدکننده انبوه تولیدکنندگان انبوه مزیتی را ایجاد کردهایم که حمل هوایی بر استفاده از روشهای بسیار ارزانتر زمینی و دریایی ارجحیت پیدا کند که بخشی از آن مربوط به قیمت تمامشده غیرواقعی خدماتی است که از جیب عموم مردم و از روش تخصیص سوبسید سوخت هواپیمای مسافربری به پروازهایی با عملکرد واقعی کارگو پرداخت میشود. درنظرگرفتن احتمال حمایتهایی در ترخیص مقرون به صرفهتر مواد اولیه میتواند استفاده این صنایع از ترابری هوایی را کاملا توجیهپذیر کند.
همچنین بازار حمل بار هوایی با بزرگترین شریک تجاری کشور یعنی چین در انحصار ماهان است و بنابراین عملکرد اخیر ماهان بیشتر به عکسالعملی در برابر ازدستدادن یا امکان ورود شریک در یک بازار انحصاری پرمنفعت میماند تا دغدغهها و عکسالعملهای ناشی از قرارگیری در یک تنگنای مالی. همچنین اصرار بر انجام پروازهای مکرر غیرانتفاعی و با نیت انساندوستانه آنهم از سوی یک شرکت ظاهرا خصوصی، فرض قرارگیری ماهان در تنگنای مالی را باطل میکند». این در حالی است که برخی کارشناسان دیگر بر خرید لباس فرم پرسنل از ترکیه از سوی این شرکت اشاره میکنند که با وجود تنگنای مالی در این شرکت همخوانی ندارد. با این حال، برخی معتقدند این شرکت با محدودیتهای مالی هم روبهروست. یکی از کارشناسان در تحلیل این موضوع میگوید: «بحران مالی ماهان از کنسلشدن پروازهای اروپایی آغاز نشد، بلکه از زمانی شروع شد که عربستان اجازه ورود به ماهان را برای پروازهای حج نداد و تقریبا از آن زمان هر ساله با تعدادی از کارکنان ختم همکاری میشود».
ماهیت دوگانه هواپیمایی ماهان برخی کارشناسان صنعت هوانوردی به مسائل دیگری هم اشاره میکنند که ماهیت این شرکت را با شائبه همراه میکند. به گفته یکی از کارشناسان: «اگر شرکت هواپیمایی ماهان، مسافربری است پس چرا بدون داشتن هیچ هواپیمای کارگویی انحصار حملونقل هوایی بزرگ ترین شریک تجاری ایران، چین را در دست دارد و اگر این ایرلاین کارگو (باری) است، چرا سوبسید حداقل ۹۰۰درصدی سوخت که برای کنترل قیمت بلیت مسافرتهای هوایی در نظر گرفته شده (و پروازهای کارگو از آن بیبهرهاند) به آن تعلق میگیرد؟».با توجه به حجم دغدغههایی که در رابطه با فعالیتهای ماهان ایر در ماههای اخیر ایجاد شده، آیا ضروری نیست نهادهای نظارتی برای شفافسازی در این زمینه ورود کنند؟
گرفتار چرخهای شدهایم که هر دم بحران میزاید
خیلی از روزنامه های داخل ایران با اشاره به عمق بحرانی که هم اکنون کشور را فرا گرفته، بطور تلویحی تایید می کنند که رژیم حاکم کوچکترین کفایتی برای رسیدگی به بحران کرونا در ایران را ندارد.
برخی ناظران هم عقیده دارند که این شیوه رفتاری، مصداق کامل جنایت است و حتی اگر جنایت عمد نباشد و از روی نادانی و نابخردی و بی تجربگی و بی کفایتی انجام شده باشد، جنایت در جنایت است.
کامیار علایی، پزشک و پژوهشگر در مصاحبه با کمپین حقوق بشر میگوید: با پنهانکاری مقامات حکومت ایران کسی برای مقابله با ویروس آماده نبوده است.
روزنامه جهان صنعت با اشاره به خبرهای تلخ و بد از جمله سقوط هواپیمای اوکراینی و ویروس کرونا می نویسد: روندهای فعلی جامعه را به تب کشانده و ناامید کرده است.
روزنامه ابتکار هم وضعیت بحرانی کشور را چرخه بحران و مسیر از چاله به چاه توصیف کرده و نوشته است: هر صبح یا فاجعه ای رخ داده یا فاجعه در حالِ رخ دادن است! ما گرفتار چرخهای شدهایم که هر دم بحران میزاید. اکنون دیگر به ندرت روزی عادی را خاطر میآوریم!
این روزنامه نوشت: از اساس انگار وارد جهان بحران شدهایم؛ همیشه پایمان در چالهای گیر است. انگار پای حکمرانیمان حسابی لنگ شده و از هیچ سنگی هم سالم نمیگذرد و.هر روز بیطاقتترمان میکند. سبک حکمرانیِ ما دیگر پاسخگوی نیازهای امروزِ ما نیست. اگر تغییری ایجاد نشود، مسیر از چاله به چاه ادامه خواهد یافت.
خدای اسلام و خدای مسیحیت
مسعود ذوالفقاری
از زمانیکه هرکدام از ما دراین جهان چشم باز کردیم و خودمان را شناخته ایم بیشترین خبری که به گوشمان خورده خبر جنگ ، خونریزی ، ترور و قتل عام است ، اخباری که البته در هرحالت سرنخ آن به خاورمیانه و کشورهای اسلامی می رسد .
سوریه ، عراق ، افغانستان و حتی ایران ! سالهاست که از خودم می پرسم چگونه خاورمیانه که محل آمدن 124 هزار پیامبر است مردمانی چنین رام نشدنی و خشن دارد . مگر این پیامبران برای هدایت این انسان ها مبعوث نشدند ؟ پس چرا این مردم که حدود 90 درصد آنان را مسلمانان تشکیل می دهند هیچگاه نمی توانند با آرامش و بدون جنگ روزگار سپری کنند .
چرا مسلمانان همواره تلاش می کنند با جنگ و قلدری ملت های دیگر را زیر سلطه خود و به اصلاح در زیر پرچم اسلام گرد آورند . و البته پاسخ این سوال را با کمی تعمق می توان یافت . اسلام و خدای آن ! بله ، پاسخ همه این خشونت ها را باید در اسلام و خدای خشن آن جستجو کرد. خدای اسلام خدایی است که بندگانش را به جنگ با به اصلاح به جهاد دعوت کرده است و پیروان این دین تصور می کنند با گرفتن جان هر غیر مسلما ن به خدای اسلام نزدیک تر می شوند و دقیقا ریشه همه خشونت های سازمان یافته ای را که این روزها به ویٰژه در کشورهای اسلامی از افریقا گرفته تا آسیا شاهدیم باید در دستوران همین دین به اصلاح مبین و کامل جستجو کرد.
آخر چگونه می شود که خدایی که همه ما توقع مهربانی از او داریم ، دستور به قتل و خونریزی بدهد و گروهی از انسان ها را برای برتری جویی بر گروه دیگر تشویق کند . این درست مانند این می ماند که پدری یکی ازفرزندانش را به کشتن و شکنجه دیگر فرزندش تشویق کند و این کاری است که خدای اسلام در تمامی سوره های کتاب منسوب به خود کرده است . شما در قران نمی توانید سوره ای را بیابید که درآن به خشونت اشاره نشده باشد .
خدای اسلام در کتابش صراحتا جان و مال و ناموس غیر مسلمانان را برای مسلمانان حلال می داند و با وعده هایی همچون بهشت ، حوری و شراب و دیگر لذاید، بندگانش را به خشونت و جنگ دعوت می کند. البته این خدا درهمین کتابش بندگانش را تهدید کرده است که اگر به دستوراتش عمل نکنند با غذابی بزرگ و جهنمی سوزان عقوبت می کند. و اینگونه است که هرجای این جهانی خاکی جنایت سازمان یافته ای رخ می دهد دست گروه های افراطی اسلامی درکار است . همان گروهایی که اعضایش با جمله (( الله اکبر )) عملیات های انتحاری می کنند و افراد بی گناه را در مناطق مختلف جهان به خاک و خون می کشانند. عملیات انتحاری گاه بی گاه در اسراییل ، حوادث تروریستی در فرانسه ، و دوستی هم دارند و پیامبرشان را پیامبر مهربانی می دانند اما باید از آنها پرسید چگونه می شود با جنگ و ترور از مهربانی و محبت صحبت کرد . چگونه می شود با وجود گروهای اسلامی همچون داعش که چند سالی است زندگی را برای همه مردم جهان سخت کرده است و از هیچ جنایت و شرارتی ابا ندارد و همچنین با وجود دیگر گروه های اسلامی همچون القاعده ، طالبان ، بوکو حرام و ….. که همه شان با شعار حمایت از دین اسلام و عمل به دستورات خدای آن ،خون انسان های بی گناه را می ریزند ،مدعی شد که خدای اسلام مهربان است و پیامبرش پیامبر مهربانی ها ست .
با نگاهی به گوشه ای از تعالیم اسلام و دستورات خدای آن و تطبیق این تعالیم با مواد اعلامیه حقوق بشر که اتفاقا نوشته دسته بشر هم هست کاملا می توان فهمید که این دین به اصلاح مبین تا چه میزان ضد بشر و حقوق آن است . از نگاه بسیاری ، نمایان ترین تضییع حقوق بشر در دین اسلام نبود ازادی عقیده در آن است ، خدایی که همه دستوراتش با خشونت و عتاب است چگونه می توان از دین منصوب به او توقع دادن آزادی عقیده به پیروانش را داشت . ( مستندات و مدارک مستدلی از قتل انسان های دگر اندیش در به دست مسلمانان متعصب در کشورهای اسلامی از صدر اسلام تاکنون وجود دارد ).
براساس ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده وایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد.
هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد.
از دیگر موارد فاحش نقض حقوق بشر در اسلام ، برتر پنداشته شدن مسلمانان بر غیر مسلمانان است . در اسلام صراحتا جان و مال و ناموس غیر مسلمانان برای مسلمانان حلال فرض شده است ، که این نیز با ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر (همه آزاد و برابر بدنیا آمده اند ) ، ماده 2 : عدم تبعیض ، ماده 3 : حق حیات برای همه و ماده 6: ارزش انسانی در همه جا مغایرت کامل دارد .
این تنها گوشه ای از نقض حقوق بشر در دین اسلام است اما موارد بی شمار دیگری نیز وجود دارد که از حوصله این نوشتار خارج است . به هرحال وقتی آب از سرچشمه گل الود است چگونه می توان توقع زلالی آب را در پایین دست داشت . بنابراین نمی تواند از حکومت های اسلامی همچون ایران و عربستان و …. که براساس تعالیم اسلامی اداره می شوند توقع رعایت حقوق بشر را داشت و ازنگاه بنده حقیر اولین قدم در ریشه کنی نقض حقوق بشر، روشنگری درباره یکی از منشاء های اصلی این نقض یعنی دین اسلام و همچنین حکومت های اسلامی است و در قدم بعدی ریشه کنی این دو .
از نگاه بنده تنها راه برقرای صلح درجهان و ریشه کن شدن ریشه های خشونت، ترور و افراطگرایی اسلامی روی گردانی از این دین سراسر خشونت و پشت کردن به خدای آن است .
و البته که می توان دین دیگری که به مراتب نقض حقوق بشر در آن کمتر است و بیش از هر دین دیگری به حقوق اساسی بشر ازجمله ازادی بیان و عقیده اهمیت داده است روی آورد.
دینی که در آن نشانی از خشونت، جنگ ، غذاب و دیگر اعمال زشت و ازار دهنده دیده نمی شود .
دینی که خدای آن به جای بنده خواندن انسان ها آن ها را فرزندان خود می داند و به جای ترساندن آنها از عذاب و جهنم ، از محبت و دوستی و به جای جنگ و کشتار از بخشندگی و شادی سخن می گوید و همچون پدری دلسوز به صلیب کشیده می شود تا گناهان فرزندانش بخشیده شود. اری این همان خدایی است که با سرشت پاک انسان سنخیت دارد و ضمیر هرانسانی را به خود جذب می کند.
ایران زیر حمله سه ویروس استبداد، تحریمها و کرونا
ابوالحسن بنی صدر
ویروس کرونا، مدیریتهای مختلف را در جهان، آشکارتر کرد.
ایران زیر حمله ۳ ویروس، و جنایت وصف ناپذیر سران رژیم میباشد،
و به نظر میرسد که هنوز عواقب کامل مدیریت جمهوری اسلامی، عیان نشده باشد. در این وضعیت، رفتار جمهوری اسلامی، رفتار قدرتهای خارجی، و رفتار مردم ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
آیا رژیم، کوتاهی و قصور در امر پیشگیری و درمان مبتلایان به ویروس کرونا را فرصتی برای مظلوم نمایی و رفع تحریمها شمرده است؟
مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر ، جمعه ۸ فروردین ۹۹
فایل تصویری https://www.youtube.com/watch?v=XBp7YwzRZ-M
فایل صوتی یوتوبhttps://www.youtube.com/watch?v=0LUYe797txk
بنی صدر: بله درست است، در جهان امروز با بیماری ناشی از ویروس کرونا بنابر اینکه چهنوع تصدی در کار باشد، ـ قدرتمدار و قدت محور باشد یا پایبند به حقوق انسان باشد ـ تفاوت می کند. چنانچه موضع رئیس جمهور برزیل و آقای ترامپ رئیس جمهور آمریکا و آقای خامنه ای خیلی با هم مشابه هستند.
رئیس جمهور برزیل می گوید که این ویروس یک گریپ کوچکی است، چرا اقتصاد را به خاطر این ویروس و این بیماریبخوابانیم. خوب این ظاهرش یک سوال است که طرف می گوید که من نگرانم که اقتصاد تعطیل می شود، ولی واقع قضیه آن امر مستمریست که سرمایه داری ایجاد کرده و رویه کرده، منتها هیچ وقت بر زبان نمی آمد. آن چیه؟ آن این است که در مقام مزاحمت میان جان انسان و سرمایه داری، منافع سرمایه داری مقدم است، انسان قربانی بشود رواست.
رئیس جمهور برزیل در واقع این را می گوید والا خوب آقای محترم چرا اقتصاد بخوابد وقتی شمامی دانید که ۱۰ برابرکل تولید ناخالص دنیا در سال ۲۰۱۸ که حالا بیشتر هم شده، پول در بازار سرمایه، در بازار فراوردههای مشتق جریان دارد. شما میگویید که ۲۰ کشور جهان که ثروتمند هستند قرار است جمع بشوند ۵ هزار میلیارد پول تصویب بکنند که اقتصاد دنیا را نگه دارند. خوب این پول از کجا باید بیاد؟
بودجه های این ۲۰ کشور همه شان کسر دارند، همه شان کسریشان را از تولید نا خالص ملی کشور های خودشان بیشتره ، پس در واقع می خواهند 5 هزار میلیارد دلار هم با ایجاد کسر بودجه بر قرضه ها بیافزایند، خوب کی این قرضه ها رامی پردازد؟ از گرده کی این پولها را می کشند؟ مردم زحمت کش. خوب آقا از آن ۱۰ برابرکل تولید ناخالص ملی دنیا، اقلا یک برابرش را نه، یک صدمش را شما از سرمایه مالیات بگیرید، اقتصاد دنیا را نگه می دارید. هیچی تمام این فقر را هم از روی زمین بر میداریدو با موفقیت هم با بیماری مبارزه می کنید. ولی نه، به او نمی شود گفت، اصلا دولتهانماینده سرمایه دارها هستند پس به او کاری ندارد. میگه من کسر بودجه درست می کنم که این کارفرمایی ها ناگزیر نشوند بروند از آن پولها بیاورند خرج بکنند، نه. دولت بحساب ملت کسر بودجه ایجاد کنه و به آنها بده.حالا بعضی ها میگویند نه، اقتصاد برای انسان هست، انسان برای اقتصاد نیست. خوب می بینید که این دوتا طرز اداره هست، دوتا مدیریت هست.
حالا کشور ما یک رهبری دارد که بقول وزیر سابق بهداشت آقای هاشمی می گوید که من اواخر آذر و اوایل دیماه هشدار دادم، پس این آقا از آن زمان آگاه است و مخفی کردند، مخفی کردند برای اینکه می خواستند مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری آقای قاسم سلیمانی را به آن ترتیبی که دیدیم انجام بدهند، مخفی کردند برای اینکه می خواستند ۲۲ بهمن جمعیت کشی کنند که چندان هم موفق نشدند، مخفی کردند برای اینکه انتخابات را انجام بدهند که آن هم تحریم شد، مخفی کردند حالا برای چی. وقتیکه دو تن در قم کشته شدند و این از پرده بیرون افتاد، قبل از او چرا مخفی بود؟
این سوال مهمی است، آیا آقای خامنه ای به این سوال جواب داده، نه. آقای روحانی چطور، خیر. کدام یک جواب می دهند، هیچکدام. اینکه استبدادی بکلی خود را معاف بداند از پاسخ گفتن وقتی حیات مردم در خطر است در استبدادها هم کم مانند است، خوب با کمال گستاخی یک روز می گوید تقصیر جن و انس است. حالا که دید دستش انداختند آمده می گوید که منظور من از جن و انس اسرائیلی ها هستند. یک روز می گوید که این جنگ ویروسی است که آمریکا راه انداخته، سفیر چین هم گفته که این حرف احمقانه است. در واقع آنی را که باید بگوید نمیگوید. آقا شما این امر را چرا مخفی کردی؟ اصلا وقتی مطلع شدی اقلا چرا این رفت و آمد به چین را متوقف نکردید؟. حالا آقای عباس عبدی در نوشته ای این را میگذارد بپای آقای روحانی و میگوید که ایشان امیدوار است که این بیماری را وسیله بکند. خوب تماشا بکنید، این فسادی که گفتم در غرب هست که می گوید انسان قربانی سرمایه، حالا توی وطن خودمان ببینید، ببینید که چقدر فضاحت بار است. اگر حقیقت داشته باشد، والا اگر حقیقت نداشته باشد باید توضیح بدهند دیگه. میگوید آقای روحانی برای اینکه آمریکا دست از این تحریمها بر دارد که یک وعده هایی هم به او داده شده، خیلی جلوی پیشرفت این بیماری را نمی گیرد .
مردم ایران چهل ساله این رژیم بهای هر خیانتی هر جنایتی هر فسادی را بشما تحمیل کرده است. اما این یکی، یک بهایی است که به عقل جور در نمی آید، یک جنایت وصف ناپذیریست به قیمت اینکه شما گروه گروه از این بیماریکشته بشوید، این آقا می خواهدآمریکا را وادار کنه که دست از تحریمها بردارد. حالا که تا امروز هم بر عکس شده و امریکا هی به تحریمها اضافه کرده و می گوید بر نمیدارم . این اصل که وجود این رژیم مقدم است بر حیات شما مردم ایران، چنین چیزی را کی دیده، آخه دولت برای این است که به مردم خدمت بکند.اما اینجا وارونه است ومردم باید خدمت رژیم ولایت مطلقه را بکنند وبلکه برای این آقای رهبر باید جان بدهند، آنهم با شکنجه چون این بیماری که آنها گرفتند میدانند. کسی که به این بیماری مبتلا شده بوده و رها شده می گوید که این حالت خفگی که به آدم دست میده مثل این هست که آدم داره توی آب خفه میشه،خوب اینجوری باید مردم زجر بکشند که این آقا و این رژیمش سر پا بماند و این یک مسئله اساسی را نخواهد با این مردم حل کند. آقا مسئله اتم مسئله ای است مال ایران و با مردم ایران، شما تا سال ۲۰۰۳ بنا بر مدارکی که حالا دیگر لو رفته قصد داشتید بمب اتم بسازید، لو رفته متوقف کردید و حالا می گویید که نمی خواهید بسازید خوب وقتی نمی خواهید بسازید این مسئله را چرا با مردم حل نمی کنید، خوب بپرسید از این مردم، اگر گفتند آقا ما میخواهیم که این سانتریفوژ ها اورانیوم غنی کنند و ما انبار کنیم، تازه اورانیوم هم به اندازه کافی نداریم، خوب شما بکنید، اگر نخواستند متوقف کنید و این بساط را جمع کنید، علت تحریمها از میان برود تا این ملت بتواند نفس راحتی بکشد. چون این آقا نمی خواهد به هیچ قیمتی، هیچ ارزشی برای رای شما مردم ایران، برای زندگی شما مردم ایران، برای حقوق شما مردم ایران قائل بشود، راحت با جان شمادارد بازی می کند.
ایران، نه گرفتار یک ویروس که گرفتار ۳ ویروس هست.
این را من در مصاحبه با یک خبرنگار آمریکایی گفتم.
یک ویروس که ویروس استبداد است که خود این ویروس چندین وچند ویروسه، یکی ویروس دروغ، ویروس خیانت،ویروس فساد، ویروس بی اعتمادی، ویروس از خود بیگانه کردن دین، ویروس دولتی را خدمتگذار هدفهای قدرت کردن در منطقه و در جهان بقیمت فقر، مرگ، خشونت و آسیبهایی که مردم ایران گرفتارش شدند، این ویروس هم مال این چهل سال نیست، تاریخ ایران است که مرتب جان و روان این ملت را خورده و نیروهای محرکه این ملت را خورده، ۳ بار هم در یک قرن این ملت جنبش کرده که بلکه از این ویروس خلاص بشود، آنهایی که باید خیانت نمیکردند خیانت کردند و استبداد را بازسازی کردند.
ویروس دوم تحریمهای آقای ترامپ هست، امروز شما مردم ایران متوجه می شوید که هدف این ویروسها ضعیف کردن این رژیم نیست، هدف این ویروسها ضعیف کردن ایران است، قدرتی که ایالات متحده هست روزی خود را تنها ابرقدرت می شمرد حالا در انحطاط است و تنها منطقه ای هم که بر سرش جنگه منطقه خاورمیانه است که نفت دارد گاز دارد و منابع معدنی دیگر دارد. خوب اینجا اگر ملتهای توانمندی باشند، اقتصاد های شکوفا ونیرومندی داشته باشند، دولتهای حقوقمندی داشته باشند، مردم حقوندی داشته باشند پیشرو در رشد، خوب این مردم داشته های خود را به این آقای ترامپ نخواهند داد. برنامه اوتضعیف کشور های منطقه است، به این برنامه هم همه دولتهای آمریکایی عمل کردند. نگاه کنید که از گروگانگیری به این طرف چه بر سر ایران آمده، دستیارش هم همین رژیم ولایت مطلقه فقیه است، وسیله دیگری نداره، از طریق این رژیم عمل می کنند، نگاه کنید به عراق چه رفته، نگاه کنید که بر افغانستان چه رفته و چه می رود نگاه کنید به مصر چه رفته و چه می رود، بر سر سوریه چه رفته و چه می رود و… این هم ویروس دوم
ویروس سوم هم این ویروس کرونا است که آقایان با تشریفات رسمی وارد کشورکردند و حالا هم میخواهند که این را بعنوان سلاح اول مردم را کشتار کند که آنها بتوانند در دنیا بگویند که ما وسیله نداریم.
امکانات نداریم و این تحریمها را بردارید تا ما بتوانیم با این بیماری مبارزه کنیم، والا کشور های همسایه هم از ایران سرایت می کند و آنها را هم بیچاره میشوند، خوب آقا این حرف شما را از این طرف می شنوند و از آن طرف می بینند که از پزشکان بدون مرز دعوت می شوند و آنها هم آماده می شوند و با تجهیزات وارد فرودگاه می شوند و سپاه از توی فرودگاه آنها را بر میگرداند. خوب حالا چجوری قبول کنند که شما برای مبارزه با این بیماری مشکل دارید. برای این سوال جوابداری؟ آقای خامنه ای، شما آقای روحانی که اصلا نه سر پیازی و نه ته پیاز، به هیچ حسابی نیستی، وزارت خارجه شما به اینها ویزا داده و بعد یک پزشکی می نویسد که وزارت بهداشت اصلا در دست سپاه است.
خوب الان توی فرانسه، توی آلمان، توی آمریکا یک ویروس آمده، میگویند که 5 هزار میلیارد باید خرج مبارزه با این ویروس بشود، در کشور بیچاره ما که ۳ تا ویروس هست، خوب چکار کنیم دست روی دست بگذاریم و بگوییم که چون ما گرفتار این 3 ویروس هستیم خوب این دیگه جبره ما چکار کنیم حالا، بسپاریم به خدا دیگه . حالا چقدر این ویروس ما را خواهد کشت خوب خواهد کشت دیگه، چکار کنیم. نه نباید دست روی دست گذاشت و نه تسلیم تقدیرشد، تقدیر ویروس فرموده است. قبلا عرض کردم و دوباره عرض می کنم، پزشکان ایران پرستاران ایران داروسازان ایران و همه آنهایی که در خدمت این دستگاه پزشکی هستند اینها در صف مقدم این جنگ، تعیین کننده هستند.
ایران نیروهای محرکه مهمی دارد، دانشگاهیان، دانشجویان، معلمان، زنان، کارگران، کادر های اداری جوان، اینها می باید به یاری کادر پزشکی برخیزند، شنیدم که برای مددیاری تعداد کمی تقاضا شده، ۷۵۰ هزار نفر داوطلب شدند که بسیار ستایش آمیز است، پی این نیروهای محرکه اگر مراقبتهایی که پزشکان می گویند را خود مبتلا نشوند و با ابتلای این بیماری مبارزه کنند بطوری که بار بسیار سنگینی که بر دوش کادر پزشکی هست، کاهش پیدا بکنه، بتوانند این بیماری رامهار کنند، می شود از این بیماری خلاص شد. هرگاه این پیروزی بدست بیاد، فردا دیگه غیر از امروزه و شما مردم ایران متوجه می شوید که تواناییهای دارید که ازش غافل بودید. پس میتوانید با آن ویروس اصلی که استبداد است هم با موفقیت در گیر بشوید و با پایان دادن به استبداد، این ویروس و تحریمها را هم بی محل کنید.
خوب اگر شما به کوشش برخاستید و به هر سه ویروس پیروز شدید البته در جهان الگو میشوید، هم اکنون هم رفتارهایی که در ایران مشاهده می شود از فداکاری پزشکان، از آمادگی جوانان در جاههای دیگر دنیا به این وسعت مشاهده نمی شود. گاه در کشورهایغرب مناظری هم مشاهده می شود که آدمیدر می ماند که این دیگر چه جوریش هست، پس شما میتوانید و باید الگوبشوید بدیل بشوید، این مبارزه یکی از دست آوردهای بزرگش این است که شما بدیل خود می شوید انسان دیگری میشوید حقوند میشوید انسانی می شوید که به جبر استبداد می گویید نه و به هر جبری می گویید نه.
ما ایرانیها بودیم که فهمیدیم که استقلال از آزادی جدایی ناپذیره، هنوز در جاهای دیگر دنیا اینطور نیست، این جدایی ناپذیری خود محک است، اگر در کشوری آزادی نبود و مدعی شد که ما استقلال داریم دروغ میگویند. زیرایا در موضع مسلط هست یا زیر سلطه.
حالا کشور ما در موضع زیر سلطه است بلحاظ اینکه نیروهای محرکه را از دست می دهد پول از ایران می رود نفت را زور میزنند بفروشند چون تحریم هست نمیخرند والا هرچه بخرند می فروشند گاز میفروشند و چند میلیون ایرانی در خارج هست پس در موضع زیر سلطه هست و وقتی کشوری در موضع زیر سلطه هست آقای خامنه ای بگوید من استقلال دارم و خودم تصمیم می گیریم دروغ می گوید. آقا خود نه تنها نمی توانی تصمیم بگیری حتی بدتر کردی وضعیت را نسبت به استبداد های سلطنتی قبلی برای اینکه قدرت آمریکا را آوردی و کردی محورسیاست داخلی و خارجی و ایران را هم گرفتار ۹ جنگ کرده بودی که این ویروس را هم اضافه کردید و حالا شده ۱۰ تا. پس نبود آزادی میگوید که استقلال هم نیست، وقتی کشوری استقلال و آزادی ندارد می شود این، یعنی مرتب قدرت خارجی در سیاست خارجی محور می شود و برای سیاست داخل هم چنانکه در قضیه ویروس هم عینا همین است، به ملاحظات سیاست خارجی برای یک زدوبندبا دنیای غرب خصوصا ایالات متحده آقا آمدهویروس را کرده سلاح و انداخته بجان مردم ایران خوب حالا ممکن است بیاید بگوید آقا نه اینها دروغه که این آقای عبدی نوشته مگر هر کسی نوشته راسته، بسیار خوب دروغه، آقا بگو ببینم از آخر آذر تا وقتی در قم ۲ نفر مردند و قضیه رو شد چرا مخفی کردید؟ تازه بعد این آقای خامنه ای آمد سخنرانی کرد و گفت بعضیها چو انداخته بودند که ویروس کرونا آمده که مردم نروند پای صندوق، تماشا بکنید، این آقا می گوید خداوند ایشان را ولی امر مردم ایران کرده، آخه خداوند همچین جنایتکاری را حاکم بر مردم می کنه؟
تازه بعد از انتخابات آقا گلایه دارد که چرا کسانی این حرف را زدند، خوب بعد که مراجع گفتند که باید طبق نظر پزشکان عمل بشود و مردم از خانه هایشان بیرون نیایند و این بیماری را گسترش ندهند. حالا آقای سیستانی که می گوید که اگر کسی این بیماری را داسته باشد و به عمد بیاید بیرون و به دیگری انتقال بده در واقع حکم قاتل را دارد، خوب اینها را چرا نگذاشتی مردم بفهمند، عکسش هم شد اینجور رفت توی ذهنها که این روحانیون نمیگذارند در حرمها بسته شوند نمازهای جماعت تعطیل بشود، عیادی شما چرا رفتند در حرم حضرت معصومه را شکستند، یعنی می فرمایید آنهاییکه قبلا حمله کردند به حسینیه آقای منتظری و بعد پلاگارد گرفتند دستشان خطاب به این آقای روحانی گفتند استخر فرح در انتظار شماست، اینها ایادی شما نیستند؟
آن جن و پری که می فرمودید اینها نیستند؟
این است قضیه،
آقایان هم بجای اینکه جلوگیری کنند خودشان شدند سرایت دادند، حالا شما مردم ایران هستید و این 3 تا ویروس، یابه خفت و تسلیم شدن تن می دهید و خود را می سپارید به این ویروس و یا بر می خیزید، برخاستن هم اینجوری نیست که الان بیایید بیرون و جنبش همگانی کنید و خیابانها را پر کنید، نه، در خانه ها باشید و تغییر بکنید به حقوقتانوجدان پیدا کنید، حقوق پنجگانه هم در اختیار است، شما دانشگاهیان، شما جوانان این حقوق را تعلیم بدهید، از این وضعیت استفاده کنید با این وسایل ارتباط جدید رابطه برقرار کنید، قابل کنترل هم نیست، میتوانید کاری را که سانسور نمی گذاشت، حالا بکنیدو یک نسل وجدان یافته به حقوق،حقوند و آماده برای زندگی در استقلال و آزادی.
اگر همت کنید اگر مسئولیت بشناسید که در گرو وجدان به حقوندیست، امید که این وجدان را می یابید، همت می یابید و مسئولیت می شناسید و وجود شما سراسر به پیروزی امید می شود، توانا از این مبارزه با ۳ ویروس پیروز بیرون بیایید، شاد و پیروز باشید.
طنز اعترافات کرونا!
شروین سلیمانی
–خودتون رو برای بینندگان ما معرفی کنید.
-من کرونا ویروسزاده هستم با اسم مستعار کویید-۱۹ که چند وقته دارم علیه امنیت ملی کشور اقدام میکنم. الان هم خیلی خوشحالم که دستگیر شدم و دارم بصورت خیلی منطقی به اشتباهات خودم پیمیبرم!
–فعالیتتون رو از کی شروع کردید؟
-من یک بار در سال۲۰۰۳ با اسم مستعار سارس و یک بار هم در سال۲۰۱۲ با اسم مستعار مِرس سعی کردم که برای اجرای نقشههای شوم استکبار جهانی به کشور نفوذ کنم ولی هر دو بار با هوشیاری مسئولین و حضورِ مردم همیشه در صحنه، با مُشت محکمی که به دهان یاوهگویم خورد عقبنشینی کردم!
–از ارتباطتون با بیگانگان بگید.
-من با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه ارتباط تنگاتنگی داشتم. تنگی این ارتباط به حدی بود که یه بار موقع پریدن از جوب خشتکم جِر خورد! خلاصه چندین سال با پول سازمان سیا تحت آموزشِ موساد بودم و بالاخره با کمک اِمآیسیکس، شهر مقدس قم رو بهعنوان پایگاه عملیاتی خودم انتخاب کردم تا بتونم بهنقاط حساس و حیاتیتون ضربه اساسی وارد کنم!
–اهدافتون چی بود؟
-ما سه تا هدف عمده داشتیم. اولیش پاشوندنِ صفوفِ درهمفشرده مردم در انتخابات و تعطیل کردن نمازهای جمعه در بُرههی حساس کنونی بود که رومبهدیوار بهش رسیدیم.
دومیش آزاد کردن الکل بود که بِحمدالله در این مورد بسترها فراهم و دلها آماده بود و راحتتر از اون چیزی که فکر میکردیم خواستهمون برآورده شد!
اما سومین هدف ما سُست کردنِ اعتقادات مردم با رواجِ حرکاتِ موزونِ هنجارشکنانه در کادر پزشکی و پرستاران بود که خداییش خودمون توی این یه فقره غافلگیر شدیم! چون دیدیم که این عزیزان نزده میرقصن و نهتنها نیازی به تحریکاتِ شیطانیِ ما ندارن، بلکه کُلی هم از برنامههای ما جلوتر حرکت میکنن بلانگرفتهها!
–از موانع و مشکلاتتون بگید.
-ما با دو چالش پیشبینی نشده روبرو شدیم که کلی از نقشههامون رو نقش بر آب کرد.اولین چالشِ ما لیسیدهشدن توسط عناصر معلومالحال بود که باعث تضعیف روحیهمون شد و خیلی از دوستانمون با دیدن این صحنهها از ترس خودشونو خیس کردن و با اولین پروازِ ماهاناِیر برگشتن چین! دومین چالش ما برخورد با سدّ محکمی بهنام روغنبنفشه بود که با همدستی پنبه تمام منافذ موجود رو بر ما بسته بودن و دوستامون با دلی شکسته پشت همون منافذ زانوی غم در بغل گرفته بودن و دستهجمعی آهنگِ پشتِ دَرای بسته رو میخوندن!
–حرف آخر؟ –منو با آبصابون اعدام کنید.
فقط لطف کنید صابونش گلنار نباشه که ما توی دنیا آبرو داریم!
مشکل آب در ایران: آلودگی آب علاوه بر خشکسالی
علیرضا جهان بین
آب مهم ترین و بنیادی ترین عامل حیات موجودات زنده است و آلودگی آب عبارت است از افزایش مقدار هر معرف اعم از شیمیایی، فیزیکی یا بیولوژیکی که موجب تغییر خواص و نقش اساسی آن در مصارف ویژه اش شود. آلودگی منابع آبی یكی از مهمترین عوامل تهدید كننده اكوسیستم های آبی محسوب می شود. این آلودگی ها اثرات زیانباری همچون تخریب محیط زیست و خسارات اقتصادی را به دنبال دارند. منابع آب در یك تقسیم بندی كلی به 3 دسته، آب های سطحی (نهر، رودخانه، دریاچه)، آب های زیرزمینی، آب اقیانوس ها و دریاها تقسیم می شود.آلودگی آب زمانی اتفاق می افتد که یک پیکره آبی در اثر اضافه شدن مقدار زیاد مواد تحت تاثیر قرار گیرد. زمانیکه آب برای مصرف مورد نظر مطلوب نباشد، بعنوان آب آلوده مطرح می شود. عوامل آلوده کننده آب بسیار گوناگون هستند و می توانند هم منابع آب های زیرزمینی و هم آب های سطحی را آلوده کنند. انسان به عنوان فعال ترین، خطرناک ترین و مهم ترین عامل آلودگی آب به شمار می رود.
ایران بیش از یک دهه است که وارد یک دورهی خشکسالی شده که کارشناسان آن را نزدیک به ۳۰ درصد ارزیابی کردهاند. بحران آب در ایران ظرف چند سال گذشته به صورت هشداردهنده در آمده است.
منابع آلاینده های آب:
- فضولات انسانی و حیوانی حاوی باکتری و نیترات: نیترات و باکتری دو ماده آلاینده مهم هستند که در فضولات انسانی و حیوانی یافت میشوند. چاههای فاضلاب و سپتیک تانکها میتوانند باعث آلودگی باکتریایی و نیتراتی آب شوند. قرار گرفتن برخی از مراکز دامپروری و کشتارگاه ها در کنار منابع آب و نیز سواحلی که آب های زیرزمینی در آن ها بسیار بالا است مانند بندر انزلی در شمال ایران، این مشکل را صد چندان می کند. کودهای شیمیایی ممکن است مشکل نیترات را تشدید کنند. نیترات زیاد برای نوزادان خطرناک است و ممکن است باعث ایجاد “سندروم نوزاد کبود” شود که ناشی از اختلال انتقال اکسیژن در خون است.
- پساب دارویی
- کودها و آفتکشها: استفاده از مواد شیمیایی در کشاورزی مانند کودهای شیمیایی، علفکش ها، حشره کش ها به ویژه در مورد شالیزارهای گیلان و مازندران، در نهایت مسموم شدن آب و خاک را همراه خواهند داشت. بسیاری از کودها حاوی اشکالی از نیتروژن هستند که میتواند به صورت ماده زیانبار نیترات درآید. برخی از سیستمهای زهکشی زیرزمینی در کشاورزی کودها و آفتکشها را در خود جمع میکنند. این آب آلوده میتواند باعث آلودگی آبهای زیرزمینی و نهرها و رودخانههای محلی شود. به علاوه مواد شیمیایی مورد استفاده برای نابود کردن حشرات و سایر بندپایان مزاحم در ساختمانها نیز ممکن است آلاینده باشد.
- فاضلابهای خانگی: دفع نادرست ترکیبات خانگی که به طور بسیار رایجی مورد استفاه قرار میگیرد، ممکن است آبهای زیرزمینی را آلوده کند. از جمله این مواد حلالها، روغن موتور استفاده شده، رنگها، حلالهای رنگها. حتی صابون و مواد شوینده و پاککننده ممکن است نهایتا آب آشامیدنی را آلوده کنند.
- مواد و فاضلابهای صنعتی: با این که حدود ۴ درصد از پسماندهایی که در ایران جمعآوری می شود صنعتی است ولی همین پسماندهایی که وجود دارد، آثار زیادی را برای محیط زیست به دنبال دارد؛ بسیاری از ضایعات صنعتی به آبزیان زیان های جدی میرسانند. این ضایعات برای خنثی شدن مقدار زیادی از اکسیژن محلول در آب را به مصرف می رسانند و موجب کاهش اکسیژن مورد نیاز برای آبزیان می شوند و آن ها را تهدید به مرگ می کنند.
از طرف دیگر بسیاری از این ضایعات مانند فلزات سنگین، جیوه، سرب، مس و غیره سمی هستند و موجب مسمومیت آبزیان می شوند. صنایع غذایی، کارخانه های کنسروسازی و کمپوت سازی ایران بیشتر در نواحی کشاورزی و روستایی مستقر هستند و متأسفانه به دلیل نبود سیستم دفع فاضلاب، فاضلاب را در جوی ها، رودخانه ها و سواحل، تخلیه می کنند.
No comments:
Post a Comment