سنگسار، نوعی مجازات بدنی است که بهطور معمول، به مرگ درآور و پرزجر محکوم منتهی میشود. فردی که به سنگسار محکوم شده است را مطابق سنت حاکم، در پارچه سفید و کفنمانندی میپوشانند. اگر مرد است، تا لگن خاصره و اگر زن است تا کمر او را در خاک دفن میکنند. سپس، با سنگهایی که حتی ابعاد آن نیز در تشریفات قانونی اجرای حکم، تعریف شده است، او را هدف قرار میدهند. سنگها باید به گونهای انتخاب و پرتاب شوند که به یکباره به مرگ محکوم منجر نشود و محکوم در حین اجرای حکم تا پیش از مرگ، درد و زجر زیادی بکشد
رجم و یا سنگسار یک نوع مجازات دینی- مذهبی (شرعی) است که همانند عناوینی همچون «دار زدن، تیرباران، سوزاندن در آتش، زنده به گور کردن، سر بریدن، اتاق گاز، تزریق سم، خفه کردن، صندلی الکتریکی و گیوتین » زیر مجموعه کلمه اعدام است…
سنگسار در مورد زنای با شرایط خاص به کار میرود. روش آن بدینگونه است که زانی و یا زانیه، با شرایط خاص در ملاء عام سنگباران میشوند، تا آنگاه که زیر باران سنگ بمیرد.
یکی از غیرانسانیترین صحنههای اجرای حدود شرعی، سنگسار است.
شماری از نظریه پردازان خرافاتی و افراطی داخل ایران به این موارد استنباط میکنند که چونکه در آیاتی از قران کلمه (عادون)استفاده شده و برداشت از این کلمه به معنی تجاوزکاران است و ذکر شده که معنی این واژه مربوط به مردان و زنانیست که غریزه ی جنسی خود را به غیر از همسران و کنیزان خود ارضاء می کنند و یک مورد آن در مورد قوم لوط که به رذیله ی لواط یا همان همجنسگرایی کنونی اشاره شده و چون قوم لوط توسط باران سنگ مجازات شد ….بنابراین نتیجه میگیریم که برای زانیان محصنه هم باید همین سرنوشت رقم بخورد…و ایاتی از قران را هم گواهی میگیرند که باید از خدا و رسول او اطاعت کرد…
مجازات سنگسار پیشینه تاریخی بلندی دارد. در کتابهای تاریخی، به رواج سنگسار به عنوان یک مجازات در یونان باستان اشاره شده است. در منابع ادیان ابراهیمی، یهودیت، مسیحیت و اسلام نیز به مجازات سنگسار اشاره شده است.
درباره مجازات سنگسار زناکار، از آنجایی که در متن قرآن اشاره صریحی نشده است، فقهای اسلامی آرای گوناگونی دادهاند؛ حتی برخی از فقیهان قدیمی، دقیقاً به همین دلیل، مجازات سنگسار را رد کردهاند، اما در کل، از آنجایی که این مجازات بنا به سنت پیامبر مسلمانان در صدر اسلام اجرا میشده است، نوعی”اجماع تاریخی” در میان فقها دیده میشود…
دستکم در خصوص سنگسار زناکاری که “محصن” است-
در پیوند با این موضوع، احدایث مختلفی بیان شده است. یکی از جالبترین آنها از عایشه همسر پیامبراسلام نقل شده است:وقتی آیات مربوط به رجم (سنگسار) و “رضع کبیر” نازل شده بودند، آنها را بر روی کاغذی نوشته بودند و زیر بالین من قرار داشت. بعد از وفات پیغمبر، درحالی که ما مشغول سوگواری برای ایشان بودیم، یک بز آن قطعه کاغذ را خورد.” البته این خورده شدن آیات الهی توسط “بز” نتوانست، سنت مجازات سنگسار را در میان مسلمانان از میان بردارد. سنگسار امروزه در برخی از کشورهای مسلمان که حکومت اسلامی دارند یا نظام کیفری آنها بر پایه موازین فقهی-شرعی تعریف شده است و اجرا میشود. در طول دههای اخیر، موارد متعددی از اجرای سنگسار در ایران، افغانستان، نیجریه، سودان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی گزارش شده است.
حال برگی از تاریخ را ورق میزنیم و به مقوله مجازات سنگسار در جمهوری اسلامی میپردازیم کمیته بینالمللی علیه سنگسار و اعدام، فهرستی از قربانیان حکم شرعی- اسلامی سنگسار را از سال ۱۹۸۰ گردآوری کرده است. برپایه این گزارش، به طور رسمی ۶۹ مورد حکم قضایی سنگسار صادر شده است که از میان آنها، ۲۱ مورد به اجرا درآمده و ۱۵ مورد نیز، در نهایت با تبرئه متهمین، اجرا نشده است.
در این فهرست، به اجرای ۱۰۹ مورد سنگسار اشاره شده است. علاوه بر سکینه محمدیآشتیانی، به نام ۲۴ قربانی دیگر محکوم به سنگسار نیز اشاره شده است که اسامی آنها از طریق رسانهها منتشر شده است و تلاشها برای توقف و لغو این احکام آنها کماکان ادامه دارد.کمیته علیه اعدام و سنگسار در خصوص انتشار این فهرست یادآور میشود: “تهیه لیست کامل و واقعی قربانیان سنگسار در جمهوری اسلامی ایران به دلیل سانسور دولتی و تلاش سازمان یافته جمهوری اسلامی برای مخفی کردن خبر سنگسارها کاری بسیار دشوار و پیچیدهای است.”نفربه باور بسیاری از حقوقدانان و فعالان حقوق بشری، این دست اقدامات تنها به ابهامهای موجود در خصوص اجرا یا عدم اجرای مجازات سنگسار در ایران افزوده است. به باور این حقوقدانان، تا هنگامی که کلیت این مجازات از قانون به طور صریح و شفاف حذف نشده است به هیچ وجه نباید خوشبین و امیدوار بود.نوری همدانی، مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، علوی گرگانی، موسوی اردبیلی و حسینی زنجانی همه بر این اعتقاد هستند که “حکم الهی تغییرپذیر نیست”، اما نحوه اجرای آن را “حاکم شرع” بر مبنای “شرایط فعلی” میتوان جایگزین کند.بنا به اعتقاد این مراجع تقلید شیعه، در صورتی که حاکم شرع تشخیص دهد که اجرای حکم سنگسار موجب “وهن اسلام” و ضرر به اصل دین است، میتواند آن را تغییر دهد. در این میان، نکته محوری این است که تمامی این مراجع مزبور، در اظهارنظرهای خود به نوعی بر اصل وجود و اعتبار حکم سنگسار در قوانین فقهی اسلام تاکید کردهاند.به عبارت دیگر، بر پایه نظرات این آقایان، “مجازات رجم، قابل تغییر نیست.” ولی چنانچه اجرای آن برخلاف “مصالح اسلام و مسلمین” باشد، فقیه جامعالشرایط میتواند حکم به عدم اجرا م یا تغییر آن دهد.واقعیت امر این است که “زنا” چه محصنه باشد و چه غیر محصنه، در زمره “حدود الهی” است. تمامی مجازاتهای حدی نیز از پیش در کتابها و منابع فقهی مشخص شدهاند و غیر قابل تغییرند. “قضاوت” و “مجازات” نیز ازجمله حوزههایی است که فقها می دانند و میخواهند تمامی تشریفات فقهی در آن لحاظ شود خود را در آن حاکم مطلق وهیچ امر عرفی در آن دخالت داده نشود.حال این سوال ذهن همگان را درگیر میکند که… آیا سنگ ها بسته خواهند شد؟ماجرای حکم سنگسار در قانون جدید، در مجموع با واکنشهای منفی حقوقدانان و فعالان زن مواجه شده است. بسیاری از صاحبنظران، حذف این موارد از متن قانون را به معنای حذف واقعی این بندها از نظام حقوقی- قضایی ایران نمیدانند و مدعیاند که قانونگذار با توسل به این شیوه، در واقع مجازات سنگسار را “مسکوت” گذاشته است، بدون آنکه با آن مخالفت خاصی کند.بسیاری بر این اعتقادند که مسکوت گذاشتن مجازات سنگسار، تنها به منظور ژست بینالمللی است. به نظر میرسد اگر از این به بعد هم در گوشهای از ایران هم حکم سنگسار صادر یا اجرا شد، بیگمان مقامات جمهوری اسلامی مسئولیت آن را بر عهده نخواهند گرفت و مسئله را به سلیقه و نظر قاضی پرونده ارجاع خواهند داد.آیا بشر امروزی که با دانش فوقالعاده خلاقش به موشکافی جهان هستی برخاسته، این قدر ارادهاش ضعیف و متزلزل است که فقط کیفر های بسیار سنگین باید عامل بازدارندگی وی قلمداد شود؟آیا با اعمال چنین مجازاتی، به دنبال چنین تصوری هستیم که منزلت و جایگاه بشر کنونی را به مثابه اعصار گذشته تلقی کرده و از این منظر، از یادگارهای مقنن در آن اعصار به عنوان عامل بازدارنده برای عصر حال استفاده کنیم؟! چرا به این نتیجه نمیرسیم که بدون خدشه به اصول و مبانی، فضا برای مانور و ایجاد تغییرات در برخی از کیفرها وجود دارد؟البته در زمینهی جایگزینی مجازاتها باید تحقیقات گستردهای صورت گیرد. چرا که اصولاً برای هر جرمی، باید با رعایت تناسب جرم و مجازات، کیفرِ جایگزین تعیین شود. در غیر این صورت رفتن به سمت مجازات بدنی، کوتاهترین راه است، اما نه الزاماً درستترین راه!برگزاری میزگردهایی از این دست، بستری برای اندیشیدن مجدد روی تحولات زندگی بشر امروز و تکامل بسیار چشمگیر شعور انسانی ایجاد میکند که موجب میشود به جای تکرار تجارب گذشتگان، جایگزینهای مناسبی برای جامعهی امروز- خصوصاً در بحث مجازاتها- ایجاد شود.مادهی ۵ اعلامیهی جهانی حقوق بشر ، به طور کلی هرگونه مجازات برخلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن را مطلقاً ممنوع کرده است. با این توضیح که وقتی مادهی ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، حق حیات را از حقوق ذاتی هر انسان میداند، آن را صرفاً شامل زندگی کردن عادی نمیداند؛ بلکه رفتارها و مجازاتهای بدنی موهن را نیز تعرض به کرامت انسانی برمیشمارد. این همان موضوعی است که اگرچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به سکوت برگزار شده، لیکن مقررات بینالمللی با همان صراحتی که اشاره شد، بر ممنوعیت آن تاکید دارد. هرچند، نباید از اصل ۲۲ قانون اساسی ایران غافل شویم که مصونیت حیثیت افراد را در مقام بالایی قرار داده است.حال باید دید که آیا میتوان مدعی شد که «مجازات سنگسار» تنها و آخرین حربه برای مقابله با یکی از قدیمیترین جرمهای بشر یعنی زنا است؟
No comments:
Post a Comment